دو کتاب از دکتر شاپور بختیار



دکتر شاپور بختيار (زاده ١٢٩۴ شمسی - درگذشته ١۵ مرداد ١٣٧٠ )
سياستمدارایرانی و آخرین نخست وزیر محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران، بود.
شاپور در ١٩١۴ یا ١٩١۵ در جنوب غربی ایران و از پدری به نام محمدرضا
(معروف به سردار فاتح) ومادری به نام ناز بيگم به دنيا آمد. خانواده او از طوایف
ایل بختياری بودند . پدربزرگ مادری بختيار، نجف قلی صمصام السلطنه،
دو بار در ١٩١٢ و ١٩١٨ به نخست وزیری رسيده بود. مادر دکتر شاپور بختيار
درهفت سالگی او فوت کرد. با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه آزاد
توسط آلمان نازی وی به فعاليت های مخفی مقاومت فرانسه پيوست.
در سال ١٩۴۶ شاپور بختيار به ایران بازگشت. در سال ١٩۵١ توسط وزیر وقت
کار به عنوان مدیر اداره کار استان اصفهان انتخاب شد . و بعدها به اداره کار در
استان خوزستان (مرکز صنعت نفت ایران) ارتقا یافت. در جریان ملی شدن
صنعت نفت ایران، بختيار که عضو حزب ایران شده بود، به طرفداری از مصدق
برخاست و در سال ١٩۵٣ در دولت کوتاه محمد مصدق،بختيار معاون وزارت
کار شد . پس از بازگشت محمد رضا شاه پهلوی در پی کودتای ٢٨ مرداد،
بختيار به منتقدان شاه پيوست و به همين علت چند بار به زندان افتاد.
بختيار در جبهه ملی دوم نيز فعال بود. در بهمن ١٣۴٢ همراه با دیگر رهبران
جبهه ملی به زندان افتاد. در اواخر سال ١٩٧٨ و اوج گيری انقلاب ایران،
شاه دستور آزادی بختيار از زندان را صادر کرد و از وی در دیداری خصوصی
در کاخ نياوران تهران خواست که مقام نخست وزیری ایران را قبول کند.
بختيار برای جلوگيری از اوج گرفتن انقلاب ایران و« آرام کردن اوضاع »
مقام نخست وزیری را قبول کرد و خود را « مرغ طوفان » ناميد.
بختيار عليرغم مخالفت جبهه ملی ایران (که دليل اصلی آن حسادت سران این
جبهه و اشتباه بزرگ این جبهه بود ) این پست را قبول کردو به همين علت از
جبهه ملی کناره گيری کرد. نهایتا در گرماگرم تب انقلاب، بختيار به همراه
وزرای دولتش از مجلس سنا رای اعتماد گرفت.
در پی اوج گرفتن اعتراضات محمدرضا شاه به همراه فرح پهلوی از کشور
خارج شد. در آخرین لحظات خروج شاه از ایران بختيار به داخل هواپيمای شاه
رفت و به وی اطمينان داد که تمام تلاش خود را برای حفظ « نظام پادشاهی ایران »
وجلوگيری از افتادن ایران به دست مرتجعين به کار بندد. با خروج شاه از ایران
و اعلام بيطرفی ارتش،یا همان خيانت ارتش- همه چيز به نفع انقلابيون تغيير کرد.
آیت الله خمينی بعد از ١٣ سال تبعيد در روز ١٢ بهمن به ایران بازگشت و در همان
جا دولت اپوزیسيون را اعلام کرد. نهایتا پس از ١٠ روز انقلابيون تمام مراکز
و ادارات دولتی را به دست گرفتند و نهایتا دکتر شاپوربختيار در اواسط فروردین
سال ١٣۵٨ به فرانسه سفر کرد.
بلافاصله پس از ورود به فرانسه، وی نهضت مقاومت ملی ایران را بنيان گذاشت و
به مخالفت صریح باجمهوری اسلامی و آیت الله خمينی پرداخت. در تابستان 1359
تيمی به رهبری انيس نقاش اقدام به قتل وی می کنند که با هشياری محافضان
بختيار ناموفق بود. او از این سوء قصد جان سالم به در برد اما در این ماجرا
یک پليس و یکی از همسایگان خانه بختيار به قتل رسيدند. بعدها ثابت گردید که
این تيم از سوی مسئولان وقت جمهوری اسلامی برای قتل دکتر شاپور بختيار
اعزام شده بودند.انيس نقاش توسط پليس فرانسه دستگير و به حبس ابد محکوم
میشود اما پس از مدتی از طرف دولت فرانسه مورد عفو قرار می گيرد و به
جمهوری اسلامی تحویل داده می شود.
آخر بار در تاریخ پانزده مرداد ١٣٧٠ برابر ۶ اوت ١٩٩١ ، شاپور بختيار و
منشی وی سروش کتيبه را درخانه مسکونی اش در حومه پاریس به قتل می رسد.
امير شاهی مدعی ست قتل توسط گروهی سه نفره و ازسوی مسئولين وقت
جمهوری اسلامی به این کار مبادرت ورزیدند. با وجود محافظت شبانه روزی
از خانه بختيار و با وجود ١٣ محافظ مسلح، قاتلان بدون هيچ مشکلی از خانه
وی خارج شده و متواری شدند. بعد از چند روز یکی از قاتلها در سوئيس
دستگير شد و به فرانسه تحویل داده شد.




دانلود کتاب سی و هفت روز پس از سی و هفت سال


دانلود کتا ب یکرنگی